ساقی کوثر

ساقی ار باده از این دست به جام اندازد عارفان را همه در شرب مدام اندازد

ساقی کوثر

ساقی ار باده از این دست به جام اندازد عارفان را همه در شرب مدام اندازد

بسم الله الرحمن الرحیم


سوره مبارکه نصر

 

1)وقتی نصر و کمک خداوند بیاید قطعا فتح حاصل می شود.

2)در زندگی ما خداوند در خیلی موارد به ما تقویت و کمک می رساند ولی ما باز شدن غل ها را نمی بینیم و ناشکریم.

3)یکی از مصادیق فتح، دین است. چون عمل به دستورات دینی غل ها را باز می کند.

4)تا در مسیر حق قدم بر نداریم و حرکت نکنیم تسبیح انجام نداده ایم.

5)خداوند سبحان است ،پس نگرانی های ما بی مورد است با داشتن خداوندی که بدون نقطه ضعف و انحراف است.

6)اختیار کامل و تام از آن خداست پس حمد فقط برای خداست.

7)دین باعث نزدیک شدن و رشد انسان ها در ارتباط با هم می شود.

8)به میزانی که در مسیر حق حرکت کنیم زیبایی ها را می بینیم و حمد اتفاق می افتد.

9)تنها خدا می تواند اثرگناهانمان را محو کند پس باید از او بخواهیم این مهم را.

10)وقتی به دل و زبان از خدا می خواهیم که ما را ببخشد و توبه می کنیم یعنی خدا خواسته که ما بر گردیم و اگر این را باور کنیم از محبت خدا به خود خواهیم مرد...

ندا مهر پور

انسان حقیقتی را که میداند کتمان می کند!

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه ماعون

1. انسان چیزی را که می بیند و می داند که حقیقی است و و جود دارد، آن را رد کرده و کتمان می کند.

2. چون انسان حقیقت را تکذیب کرده است باعث می شود که جند قدم از خدا دور شده و باعث فقر معنوی می شود.

3. از اینکه دنبال حقیقت و حقانیت باشد بر حذر است و دوری می کند و چشم دل خود را می بنند و این باعث دور تر شدا او از خدا می شود.

4. این خود انسان است که نمی خواهد، به حقیقت واقعی دست پیدا کند و هرچه بیشتر خود را دور می کند.

5. عبادتی که انسان انجام می دهد از روی صدق و خلوص نیت نبوده و نمازی که به پا داشته برای ریاست.

6. گاه انسان نمازی را می خواند ولی به آن هیج اعتقاد قلبی نداشته و فقط از روی عادت بوده که هیچ تسلطی برآن ندارد و غافل از آن است و نمیداند برای چه نماز میخواند.

7. نمازی که خوانده می شود مهم است که برای چه و از روی چه نیتی خوانده می شود باید دانست مقصود و هدف کیست، انسان چه کس و چه چیز را هدف قرار داده است.

8. انسان برای اینکه خود را توجیه کند دلیل می تراشد و خود نمی خواهد حقیقت واقعی را درک کند و پپذیرد.

9. انسان به آن چیزی که دارد قانع نیست و این باعث می شود که به حقیقت واقعی راکتمان(تکذیب) کند.

10. اگر انسان به نمازی که می خواند به طور واقع اعتقاد قلبی داشته باشد می تواند تمام حقیقت های واقعی را کشف کند.

فرنوش  دوات گرزاده

سوره مبارکه نصر

بسم الله الرحمن الرحیم


گزاره های سوره نصر:

1. چون انسان بالفطره سرشت خداپرستی دارد. چیزی در او وجود دارد که اورا در برابر گناهان قدرتمند ساخته و به او کمک می کند تا ایستادگی داشته باشدو این مقدمه ای برای پیروزی است.

2.وقتی انسان در برابر گناه مقاومت و مخالفت کرد می تواند خود را نجات داده و مشکلات را رفع کند و غل و زنجیری که خود به گردن انداخته و خود را محدود ساخته است. آن را باز کرده و دیده او گسترده شده و زیبایی های واقعی را می بیند.

3. و چون هر انسان خود را از غل و زنجیر رها کند، می تواند به صورت مطلق ببیند.

4. بعد از باز شدن دیده او وسیع می شود و می توان پیروزی واقعی را به چشم دید.

5. بعد از باز شدن دیده انسان به واسطه رفع اغلال حرکت انسان به سویی خواهد بود که انحرافی درآن وجود نداشته.

6. خداوند در دل انسان اراده ای قرار می دهد که می تواند خدا را به طور کامل ستایش کند.

7. بعد از طی کردن راه تسبیح و رسیدن به حمد خداوند انسان را یاری می کند و راه را برای او نمایان و روشن می سازد و چون دید او گسترده شده است باعث استغفار می شود.

8. واین خداوند است که به طرف انسان بر می گردد و باعث توبه او می شود، انسان به خود می تواند آسیب برساند و این خداوند است که همیشه ما را به طرف خود باز می گرداند.

9. غل و زنجیر را فقط خود انسان است که به گردن خود می اندازد، اراده ای که باعث باز شدن این غل و رفع مانع است از طرف خداوند ساطع می شود.


فرنوش دوات گر زاده

 

یا تواب


داستان چشمهای منتظر تو و چشمان من که حتی نمی بینند تو را...


 

سهراب گفت چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید، راست میگفت، من با این چشم ها نمی توانم ببینم آنچه را که زیباست! که تویی!

ادامه مطلب ...

یا تواب


انه کان توابا


اگر سوره نصر را به مانند یک داستان در نظر بگیریم  و بدانیم تمام فرازو نشیب های داستان در پایان آن نهفته است به این مطلب میرسیم که جمله "انه کان توابا" نقطه روشن سوره نصر است.

ادامه مطلب ...

تحویل نکنی تحویلت می دهند

تحویل نکنی تحویلت می دهند ...


در این عید که گذشت دعای “یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَال” را خواندیم. عید گذشت، سیزده گذشت؛ ولی برای بنده که می بینم تحولی حاصل نشد.

 

ادامه مطلب ...

بسم الله الرحمن الرحیم


سوره مبارکه ناس

 

1)خداوند در وجود ما انس گرفتن را قرار داده پس انس گرفتن کار نا پسندی نیست ولی این هم یک فلق است و خیر و شرش بستگی به نوع برخورد ما با دل بستن و انس گرفتن دارد.

2)دغدغه هر چیزی را که داشته باشیم بیشتر به آن فکر می کنیم و برایمان مهم می شود و انس می گیریم، باید ببینیم دغدغه هایمان و فکر هایمان به چه سمتی است.

3)خداوند رب ناس است،یعنی رب ما و همه آدمهایی که با آنها برخورد می کنیم و شاید انس می گیریم؛ رب همه ما یکی است پس در ارتباط با انسان ها باید بتوانیم رشد کنیم و پرورش بیابیم و به سمت کمال برویم.

4)مالک همه مردم خداست، همه آن هایی که با آنها انس می گیریم یا با آن ها برخورد می کنیم. خداوند ناس را آفریده و رب ناس است و از طرفی ملک ناس است. مالک حقیقی، آفریده هایش برایش مهم است و آنها را دوست دارد.

5)وقتی خداوند ملک ناس است یعنی اختیار ناس در طول اراده و اختیار خداست پس انسان ها نمی توانند به هم آسیب روحی بزنند چون خدا ملک ناس است.

6)آمدن کلمات ناس و اله در آیه اله الناس به نظرم به این بر می گردد که انسان ها به هر چه انس بگیرد اله آن ها می شود.

7)اگر اله ما رب و ملک ناس باشد که هست، هیچ چیز کم نداریم در زندگی.

8)اگر عاشق کسی باشیم هر کاری می کنیم که او را خوشحال کنیم و همیشه دنبال جلب رضایتش هستیم. اگر دنبال جلب رضایت خدا نیستیم و او را خوشحال نمی کنیم که هیچ، گناه می کنیم و نافرمانی، پس اله ما هنوز خدا نیست.

9)هنوز قید خضوع را نداریم چه برسد به تحیر...

10)به میزانی که در موضوعی علم و یقین نداریم در همان موضوع دچار وسوسه و تزلزل می شویم.

11)گاهی نفس انسان، او را وسوسه می کند، علم دارد که درست نیست ولی به خاطر لذت و تعلقاتش و داده های توهمی تن به خواسته نفس می دهد.

12)باید به این فکر کنیم که اگر کار خیری را حتی چند دقیقه به تاخیر بیندازیم ممکن است برای انجامش دیگر فرصت زندگی نداشته باشیم، پس باید از وسواس خناس پناه ببریم.

13)وقتی کار خیری را به تاخیر بیندازیم یعنی بهترین را انتخاب نکرده ایم پس دچار شر شده ایم.

14)توجه انسان به وجود حقیقی، با وسوسه کم می شود.

15)باید هرچه سریع تر کار خیر را انجام داد و به پایان رساند تا وسوسه در صدر اتفاق نیفتد.

16)باید حواسمان باشد که باعث تاخیر در کار خیر نشویم چه برای خود و چه برای دیگران و گر نه مصداق خناس می شویم.

ندا مهر پور