ساقی کوثر

ساقی ار باده از این دست به جام اندازد عارفان را همه در شرب مدام اندازد

ساقی کوثر

ساقی ار باده از این دست به جام اندازد عارفان را همه در شرب مدام اندازد

لزوم تشکیل حکومت اسلامی و نیاز به ولایت


وقتی بیشتر آدمهای یک جامعه یکذب بالدین شوند جامعه به کدام سمت می رود؟مسکینان و یتیمان چه وضعیتی پیدا می کنند؟


هرکس برای رسیدن به منفعت خودش یتیمان و مسکینان را دع می کند و می راند و بر اندوخته ها و منافع خود می افزاید و خشونت و بی مسئولیتی نسبت به دیگران مخصوصا قشر ضعیف در جامعه زیاد میشود.این جامعه قدمی برای ظهور بر نمی دارد.بعد میبینیم که این افراد نماز میخوانند،اصلا برای چه می خوانند؟برای خودشان؟برای مردم؟برای دیده شدن؟...معلوم نیست...که اگر برای خدا بود پس چرا هر کدام از دستورات خدا را که دوست دارند انجام می دهند؟!تفسیر به رای دین آشکار است.نسل های بعدی هم که آنها را می بینند فکر میکنند که کار درست همین است و دین داری را همین رفتار و عمل می دانند و این روند تکرار میشود و دیگر فضایی وجود ندارد که کسی تشویق به اطعام مسکین کند.

یادمان باشد که ما افراد جامعه هستیم و در ایجاد این فضا موثریم...


ندا مهرپور

اگر امام معصوم نبود ما هیچ گاه از نواقص خود آگاه نمی شدیم و انسانی که خود را ناقص نبیند نیازی به استغفار برای خود نمی بیند.

بسم الله الرحمن الرحیم


سوره مبارکه نصر

1.آن هنگام که نصر و فتح الهی رسید،دین ما کامل و حجت بر ما تمام شد و تمام ابزار،وسایل و نقشه رسیدن به سعادت و کمال در اختیار ما قرار گرفت،حالا دیگر نوبت ماست که با کمک این ابزار و وسایل ونقشه راه،ابتدا کمال را در انسانهایی که به آن رسیده اند مشاهده کنیم و بعد از نواقص خودمان آگاهی کسب کنیم و سپس برای رفع نواقص خود و در جهت رسیدن به کمال حرکت کنیم و قطعا در این مسیر خدا نیز ما را یاری میکند و بازگشت ما را می پذیرد.

2.اگر ما در این دوره از زمان علم کسب کنیم،کمال را ببینیم ،از نقص های خودمان آگاه شویم و در جهت رفع آن نواقص حرکت کنیم و استغفار کنیم به یاری و نصر الهی به فتحی عظیم که همانا ظهور آقا امام زمان (عج) است خواهیم رسید.

3.خداوند امام معصوم را به عنوان نمونه کمال واقعی برای ما فرستاده تا با دیدن آنها نقص های خودمان راببینیم و در جهت رفع نقص حرکت کنیم.در واقع اگر امام معصوم نبود ما هیچ گاه از نواقص خود آگاه نمی شدیم و انسانی که خود را ناقص نبیند نیازی به استغفار برای خود نمی بیند.

4.ما در هر لحظه از زندگی خودمان با نصر الهی و فتح روبه رو هستیم،هر کدام از این لحظات باید کمک کند تا ما نواقص خود را بهتر ببینیم و با آگاهی از آنها در جهت رفع نواقص و رسیدن به کمال حرکت کنیم.وقتی خود را پر از نقص و اشکال ببینیم آن هنگام است که خود را بیشتر از همیشه محتاج استغفار می دانیم و با استغفار به سوی خدا باز می گردیم.

5.انسان قبل از هرکاری باید ابتدا علم کسب کند وقتی موفق به کسب علم شد و از جهل رها گشت،آن هنگام است که کمال را درک می کند زمانی که کمال را رویت کرد متوجه نقص خود می شود و در جهت رفع نواقص گام بر می دارد.

6.اگر خدا کسی یا کسانی را یاری و کمک کند بی شک فتح و پیروزی نصیب آنها خواهد شد زیرا در سوره نصر خدا با فتح همراه است و وعده خدا حق است.

7.نصر ویاری خدا فقط در وقایع بزرگ دیده نمی شود،اگر خوب دقت کنیم لحظه به لحظه می توانیم نصرت الهی را ببینیم حتی در عبور از یک خیابان .

8.خداوند از حضرت رسول (ص) می خواهند که استغفار کنند و این استغفار می تواند برای مردمی باشد که بدون ایمان قلبی و فقط به ظاهر در دین خدا وارد شده اند.

  مریم گودرزی

اکثریت مردم امام معصوم زمان خود را فراموش کرده اند

بسم الله الرحمن الرحیم


سوره مبارکه ماعون

1.دوری از امام معصوم ،توجه نکردن و اهمیت ندادن به ایشان و همچنین عمل نکردن به دستورات آن بزرگواران نیز تکذیب دین است،چه کسانی که خود را شیعه می نامند و فقط عنوان شیعه را یدک می کشند و کاری به دستورات معصومین ندارند و چه کسانی که از دو یادگار بزرگ پیامبر (ص) فقظ به ظاهر قرآن را گرفتند و امام معصوم را رد کردند.

 2.ما در زمانی زندگی میکنیم که متاسفانه اکثریت مردم امام معصوم زمان خود را فراموش کرده اند و به نوعی ایشان را از زندگی،خانه و کار خود رانده اند و خود را سرگرم چیزهایی کرده اند که خلاف آموزه های معصومین (ع) است و بدتر آنکه مردم به این سبک زندگی عادت کرده اند و دیگر نبودن امام معصوم و پدر معنوی خود را احساس نمی کنند.در واقع نبودن ایشان برای مردم عادی شده و هیچ احساس خلا و ناراحتی از نبود ایشان ندارند و در برزخی که خود برای خودشان ساخته اند دست وپا میزنند و گمان می کنند که این همان زندگی است که باید داشته باشند.

 3.در نبود امام زمان، بسیاری از مردم با آرزوهای خود و به امید رسیدن به آنها زندگی می کنند ولی هر گاه به هر یک از آرزوهایشان که میرسند احساس می کنند چیزی نبوده که تصور می کردند و می خواستند .به مرور و با تمام شدن آرزوهای خود باز هم به آن خوشبختی و آرامشی که می خواستند نرسیده اند در این هنگام انسانهای زیادی به پوچی می رسند.این فرایند نشان دهنده آن است که بسیاری از انسانها از اول مسیر را اشتباه رفته اند وخود را از تنها مایه خوشبختی وآرامش حقیقی یعنی امام معصوم محروم کرده اند.

4.امام معصوم مانند پدری بسیار مهربان است که تمام هدفش خوشبختی و سعادت فرزندان خود است وتنها کسی است که کلید این خوشبختی وسعادت را دارد وحاضر است آن کلید را بدون منت به فرزندانش هدیه کند ولی فرزندان با جهل خود این عشق ومحبت بی دریغ را با شدت و بی رحمی دفع می کنند و می خواهند خودشان به تنهایی و بیرون از خانه راهی برای خوشبختی وسعادت بیابند و برای رسیدن به این خوشبختی حاضر می شوند این عشق و محبت را با حقارت و خفت از کسانی گدایی کنند که خود محتاج و نیازمندند و آن قدر در این مسیر پیش می روند که به کلی راه خانه ،سعادت وخوشبختی را گم می کنند و فقط به یک زندگی تو خالی و بی ارزش دل خوش می کنند .در حالی که آن پدر همیشه در خانه منتظر بازگشت آنها می ماند.امام زمان (عج) نیز هر لحظه منتظر است تا ما از ماجراجویی های خود دست برداریم وبه آغوش گرم وپرمحبت ایشان باز گردیم تا ما را بی منت به سعادت و خوشبختی حقیقی برساند ولی ما با بی رحمی ایشان را رد می کنیم.

5.بعد از رسول اکرم (ص) مردم حق امامت را که به امام علی (ع) تعلق داشت را از ایشان گرفتند وآن بزرگوار را در جهان مادی در موضع ضعف قرار دادند و ایشان را از آن جهت که حق حقیقی امامت و ولایت ازشون گرفته شد یتیم کردند و این روند در مورد معصومین دیگر نیز تکرار شد و تا به امروز نیز ادامه دارد. با این اشتباهات مردم هم از آن جهت که مربی و سرپرست امور و معیشت خود را از خود گرفتند نیز یتیم شدند.

 6.باطن دینی و مقید به دستورات دینی باید در ظاهر فرد نیز نمود داشته باشد.

 7.اگر ما به هم نوع خود توجه نکنیم و به مشکلات آنها اهمیتی ندهیم،نمازمان در نزد خدا ارزشی ندارد.

مریم گودرزی

حق و حقیقت همان چیزی است که بر خدا منطبق است و در فطرت ما هست

بسم الله الرحمن الرحیم


سوره مبارکه ماعون

 1)حق و حقیقت همان چیزی است که بر خدا منطبق است و در فطرت ما هست پس اگر مخالف آن عمل کردیم دچار کذب شده ایم.

2)به میزانی که خضوع و سر سپردگی به دستورات خدا در ما کم باشد از صدق دور و به کذب نزدیک می شویم.

3)وقتی دچار کذب شویم خشونت و بد رفتاری (در دع کردن) در ما به وجود می آید.

4)اگر خودمان از همه تعلقاتمان بگذریم و خود را یتیم کنیم دیگر دع یتیم نخواهیم کرد.

5)باید دید یتیم از چه جهت احتیاج به طعام دارد؛ یعنی سکون و استقرار مسکین برای چیست و از آن جهت دستگیری کنیم.

6)وقتی برای ظهور هیچ کاری نمی کنیم دچار کذب شده ایم.

7)انسان به جایی می تواند برسد که نمازش باعث هلاکتش می شود.

8)وقتی غافلی از چیزی یعنی توجه ات به آن نیست به چیز دیگر است و اگر این غفلت در نماز باشد یعنی بی توجهی به او...

9)غافل که شوی احتمال ریا بیشتر می شود.

10)وقتی شبیه خناس شویم حتی منع می کنیم از اتفاقاتی که هیچ سختی ای برایمان به وجود نمی آورد.

ندا مهرپور

سوره ماعون، حقیقت دین داری

بسم الله الرحمن الرحیم


سوره مبارکه ماعون

 

1.پذیرفتن قسمتی از دین که باب میل ماست و نپذیرفتن آن بخشی که مطابق میلمان نیست نیز نوعی تکذیب دین است.

 

2.گاهی انسانها بر خلاف باور درونی و تنها برای حفظ ظاهر و دستیابی به منفعت اظهار دین داری می کنند که این نیز کذب در دین است.

 

3.اسلام یک دین اجتماعی است بنابراین این کافی نیست که ما فقط به واجبات شخصی خود عمل کنیم و به بقیه کاری نداشته باشیم در صورت انجام ندادن هر یک از اینها ما از تکذیب کنندگان هستیم.

 

4.در جامعه کسانی که ظاهرا خود را مذهبی نشان می دهند ولی در عمل خلاف دستورات دینی عمل می کنند،چهره دین را خراب کرده و مردم را دین گریز می کنند.

 

5.کمک به مسکین و توجه و یاری یتیم بدون چشم داشت و فقط برای خدا میتواند نماز انسان را نیز اصلاح کند بنابراین جنبه شخصی و جنبه اجتماعی دین یکدیگر را کمک می کنند و هر دو با هم انسان را رشد می دهند.

 

6.اگر نماز بخوانیم ولی به دیگران بی توجه باشیم،نماز ما فقط در ظاهر باقی می ماند و هیچ گاه به باطن و معنویت نماز دست نمی یابیم.

 

7.در این سوره مصداق های دین داری از نگاه خداوند مطرح می شود و روی تمام مصداق های خود ساخته انسانها خط بطلان میکشد و مشخص میشود چه چیزهایی واقعا در نزد خدا ارزشمند است.

 

8.در دنیایی که ملاکهای دین داری تغییر کرده و ریاکاری در بین انسانها رواج یافته است،سوره ماعون ما را با حقیقت دین داری آشنا می کند.

 

9.کسانی را که با ریاکاری در مورد نماز و اعمال دینی به دین داری وانمود می کنند را میتوان در نحوه برخوردشان با یتیمان و مسکینان شناخت. در واقع سوره ماعون برای تشخیص دین داری خودمان و دیگران به ما ملاک می دهد.

مریم گودرزی

کلمه الله اکبر در نماز یعنی خداوند آنقدر بزرگ است که در وصف و حواس انسان نمی گنجد


بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه ماعون

فویلٌ للمصلین

کلمه الله اکبر در نماز یعنی خداوند آنقدر بزرگ است که در وصف و حواس انسان نمی گنجد؛ وقتی در نماز قرائت می شود قلب باید با تمام وجودش این کلمه را تایید کند ولی وقتی انسان در نماز آن را به زبان می آورد بالعکس در قلبش جای خدا غیر خدا که شامل نفس و خواسته های نفسانی و دنیایی که از قبیل مدرک تحصیلی، پست، مقام، شهرت، شغل، ازدواج و غیره را جای خدا در قلبش بزرگ کرده که این یعنی عین تکذیب.

پس بعضی انسان ها وقتی نماز می خوانند بدون اینکه خود درک کنند بزرگی خدا را تکذیب می کنند و به دروغ الله اکبر می گویند و نماز را فقط در زبان قرائت می کنند و نماز در دل آنها جایی ندارد.

 

گر از دوست چشمت به احسان اوست      تو در بند خویشی نه در بند دوست

خــــــــــلاف طریقـــــــــــــت بود که اولیاء      تمنــــــــــا کنند از خــــــدا جز خــــدا

بهار پیرمرادی

زمانی که دین را نمی شناسیم


بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه ماعون

1)انسان زمانی از دین اطاعت می کند که بر اساس منافع و تعلقات و عادتهای روزانه باشد و شاید در زبان آن را تایید کند ولی در اعمال و رفتارکاملا تکذیب می کند و کارهایی انجام می دهد که منافات با دین دارد و آنقدر آنها را انجام داده که ترک آن را منافات با زندگی روزانه اش می بیند.

2)انسان باید کاملا دین را بشناسد تا بتواند مطابق دین عمل کند و آن را تکذیب نکند.

3)انسان برای رسیدن به منافع خود حاضر می شود چیزها یی که به دیگران تعلق دارد را از آنها دور کند تا خود به آنها برسد.

4)ما زمانی می توانیم کار خیری انجام دهیم یا به دیگران خیر برسانیم که دین را شناخته و به خود خیر رسانده باشیم.

5)ما باید نفس خود را ترغیب و تشویق کنیم در راه دین تا بتوانیم در مقابل سرکشی های آن بایستیم.

6)زمانی که دین را نمی شناسیم و به سوی غیر دین می رویم از کوچک ترین خیر به خود نیز صرف نظر می کنیم.

7)یتیم کسی است که خیر را از وجود خود دور می کند و یتیم واقعی کسی است که در مقابل خیر رسانی به خود می ایستد.

 بهار پیر مرادی

سوره مبارکه ماعون

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه ماعون

ارایت الذی یکذب بالدین:

- کسی که دین را تکذیب کند منکر معاد است و به روز جزا ایمان ندارد.

- کسانی که حقیقت را با چشمان خود می بینند و می فهمند اما آن را قبول نمی کنند.

فذلک الذی یدع الیتیم:

- کسی که یتیم را به زور از در خانه خود می راند و از عاقبت عمل زشتش نمی ترسد به روز جزا ایمان ندارد و گرنه به یتیم ترحم می کرد.

و لا یحض علی طعام المسکین:

- کسانی که از یاد خدا و پاداش جزا قیامت غافلند دیگران را هم به طعام دادن مسکینان و مستمندان تشویق نمی کنند و نه خود این احسان را انجام می دهند. چنین کسانی تکذیب کنندگان معاد هستند.

فویل للمصلین:

- کسانی که از نماز غفلت می کنند، غفلتشان به این خاطر است که به نماز اهمیت نمی دهند.

- کسانی که حق نماز را ادا نمی کنند قصدشان اخلاص و نزدیکی به خدا نیست.

- صدقه قبل از نماز می تواند باعث تقویت توجه و حضور قلب درنماز شود.

الذین هم عن صلاتهم ساهون الذین هم یراؤن:

- کسانی که از نماز خود امید ثواب ندارند آن را در انظار مردم از روی ریا و تظاهر می خوانند اما اگر تنها باشند اگر هم نخوانند از عذاب قیامت ترسی ندارند چرا که آن را تکذیب می کنند:منافقان

- آن کسانی که ریا می کنند و تمام اعمالشان را در منظر مردم انجام می دهند منظورشان اخلاص برای خدا نیست.

و یمنعون الماعون:

- افرادی که منع می کنند از هر کار خیر و نیکی که بهره و سود برای مردم داشته باشد از تکذیب کنندگان روز جزا هستند.

انسیه رزم آرا

در فطرت ما قدرت شناخت راه درست هست


بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه ماعون

1)اگر در انجام واجبات و محرمات کوتاهی کنیم دچار کذب شده ایم.

2)اگر تسلیم و سرسپرده به مقررات خدا نباشیم نقطه مقابل واقعیت و حق شده ایم.

3)کسی خاضع و سرسپرده می شود که بشناسد و محبت داشته باشد، اگر نشناخت و محبت نداشت پس نمی تواند کاملا اطاعت کند و خاضع باشد پس در جهت درست قرار نگرفته است.

4)اگر اعمالی که به صورت بیرونی از ما سر می زند با باورمان فرق کند، پس از جهت درست برگشته ایم و گرنه نباید متفاوت عمل می کردیم.

5)در فطرت ما قدرت شناخت راه درست هست؛ یعنی می دانیم دین حق است پس اشتباه رفتن ما به تعلقات و عادات غلطمان مربوط است.

6)چون دین را باور نکرده و ایمان قلبی پیدا نکرده ایم خود را کسی می دانیم و این تکبر دیگران را هیچ می داند و تحقیرشان می کند.

7)ما برای رشد و تربیت خود و رسیدن به کمال به یتیم بیشتر احتیاج داریم پس رفتار ما با او خیلی مهم است و این خود دستوری دینی است اگر باور کنیم.

8)یکی از نشانه های یکذب بالدین راندن یتیم است و اگر اهل بیت را بزرگترین یتیمان بدانیم از حیث اینکه بالاتراز آن ها نیست، راندن یتیم یعنی نسبت به سخنان و دستورات و خواسته هایشان بی توجه شویم و عمل نکنیم.

9)وقتی توان مالی برای کمک نداریم باید از راه های دیگر کمک کنیم حتی یک لبخند و دیگران را نیز تشویق کنیم.

10)نماز ستایش است، وقتی هنوز زیبایی ها و نعمت هایی را که خدا آفریده درست نمی بینیم توجه کافی برای نماز پیدا نکرده ایم.

11)نماز ستایش خداست ولی وقتی غافل شویم از این موضوع، نماز وسیله ای می شود برای ستایش دیگران از ما.

12)اگر رفتارمان درست و به ظاهر مورد قبول و مطابق با دین باشد ولی اعتقاد قلبی محکمی نداشته باشیم و توجه کافی برای آن کار در ما نباشد هم دچار کذب شده ایم هم ریا.

13)اگر دستورات دین را عمل نکنیم یعنی به دستورات و آورده های ولی خدا عمل نکرده ایم یعنی آنها را نیز تکذیب کرده ایم.

14)اگر رفتارمان دوگانه باشد،درون و بیرون،ظاهر و باطن با هم تفاوت داشته باشد خیلی راحت هم رنگ هر جماعتی میشویم و خیلی راحت مسیر را گم میکنیم و خیلی راحت به دشمنان دین و اولیای الهی راه میدهیم.

15)توجه به زندگی اجتماعی و کمک به دیگران خصوصا کسانی که مظلوم واقع شده اند و احتیاج به یاری دارند توجه مطلق را از خودمان بر میدارد و باعث میشود و زندگی اجتماعی بهتری داشته باشیم.

16)پذیرش یک عبادت فردی در گرو توجه به جامعه و افراد دیگر است.

ندا مهرپور

انسان حقیقتی را که میداند کتمان می کند!

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه ماعون

1. انسان چیزی را که می بیند و می داند که حقیقی است و و جود دارد، آن را رد کرده و کتمان می کند.

2. چون انسان حقیقت را تکذیب کرده است باعث می شود که جند قدم از خدا دور شده و باعث فقر معنوی می شود.

3. از اینکه دنبال حقیقت و حقانیت باشد بر حذر است و دوری می کند و چشم دل خود را می بنند و این باعث دور تر شدا او از خدا می شود.

4. این خود انسان است که نمی خواهد، به حقیقت واقعی دست پیدا کند و هرچه بیشتر خود را دور می کند.

5. عبادتی که انسان انجام می دهد از روی صدق و خلوص نیت نبوده و نمازی که به پا داشته برای ریاست.

6. گاه انسان نمازی را می خواند ولی به آن هیج اعتقاد قلبی نداشته و فقط از روی عادت بوده که هیچ تسلطی برآن ندارد و غافل از آن است و نمیداند برای چه نماز میخواند.

7. نمازی که خوانده می شود مهم است که برای چه و از روی چه نیتی خوانده می شود باید دانست مقصود و هدف کیست، انسان چه کس و چه چیز را هدف قرار داده است.

8. انسان برای اینکه خود را توجیه کند دلیل می تراشد و خود نمی خواهد حقیقت واقعی را درک کند و پپذیرد.

9. انسان به آن چیزی که دارد قانع نیست و این باعث می شود که به حقیقت واقعی راکتمان(تکذیب) کند.

10. اگر انسان به نمازی که می خواند به طور واقع اعتقاد قلبی داشته باشد می تواند تمام حقیقت های واقعی را کشف کند.

فرنوش  دوات گرزاده